در شماره پیشین اشاراتی چند در مقوله رنگ در حمامهای سنتی ایران شد. در این شماره با بسط بیشتر مبحث رنگ از نقطهنظر روانشناسی، جامعهشناسی، طب سنتی و برخی علوم مرتبط به همراه شواهد و مستندات را، به مطالعه مینشینیم.
ما برآنیم که با شناختن و شناساندن داشتههایمان و صیانت ازآنچه بهجا مانده است، مهربانانه پلی از گذشته به حال بزنیم و با بهکارگیری فناوری جدید فرصت استفاده بهینهای را فراهم نماییم. بدینگونه هم حفظ بقای آثار کردهایم، هم هویتمان محفوظ مانده و هم در مقابل دانش و ذوالفنون بودن معماران سنتیمان مفتخرانه سر تعظیم فرود آوردهایم.
معمارانی که علوم ریاضی، فنون معماری و مصالحشناسی را در کنار دانش جامعهشناسی، طب، شناخت آداب و سنن و اصول و عقاید دینی با هم داشته و ملغمهای بدیع به نامهای خانه، مسجد، حمام، کاروانسرا، بازار، تیم و تیمچهای میساختند که تمامی قواعد علوم فوقالذکر در آن لحاظ شده و قابل مشاهده است. درگذشته مجموعه دانشهای زمان را حکمت مینامیدند و کسی که به همه آن علوم احاطه داشت حکیم میگفتند. متخصص هر فن و دانش از سایر علوم زمان و بهخصوص تخصص خود به قدر کافی آگاهی داشته و با یک جهانبینی کامل در حیطه تخصص خود به تعلیم و تعلم میپرداختند.(ناصری)
بنابراین معماران ایرانی به علم حکمت آگاه بودند و در طراحی بناها از این علوم بهره میگرفتند. نمونه مؤید این مطلب در معماری، حمامهای سنتی ایران هستند که در ساخت آن اصول طبی رعایت شده است و حمام، علاوه بر اینکه مکانی برای پاکیزگی و تطهیر و شستوشوی بدن بوده، یکی از مهمترین مراکز درمانی نیز بهشمار میآمده است( خدادادیان). از آنجا که انسان ذاتا نمیتواند فردگرا باشد و با تعامل با دیگران است که میتواند نیازهای گوناگونش چون نیاز روحی، روانی و حتی فیزیولوژی خود را برآورده کند پس چه فضایی بهتر از حمام که تمامی نیازهایش را پاسخگوست.
لذا مراجعهکنندگان به حمامهای سنتی صرفا برای شستوشوی بدن و پاکیزگی به حمام نمیرفتهاند چراکه حمام در وهله اول یکی از مراکز اجتماعی بوده است، محل ردوبدل اخبار روز، احوالپرسی، رودررویی و رفع کدورت و آشتی. محل برگزاری مراسمات خواستگاری و شناسایی عروس یا داماد (البته هر یک در حمامهای زنانه یا مردانه)، حمام دامادی، حمام زایمان و... بوده است. پس لازم بوده است برخی نقوش و رنگها در فضایی مناسب چون سربینه که محل برگزاری اغلب مراسم بوده اجرا شود. مثلا صحنه دیدار شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین، صحنه بزمها و جشنهای آشنا و متناسب با فرهنگ بومی که ارتباطات عاشقانه و مسرتبخش را روایت کند.
حمام نیز محلی برای آرامش جسم و تلطیف روحیه بوده است چراکه بنا به ساختار مخصوصش از هیاهوی کوچه و خیابان و بازار چنان دور است که انگار به دنیای دیگری وارد میشوید گرچه غالب حمامها در راسته بازار و یا در مراکز شهری بودهاند. لکن به محض قرار گرفتن در مقابل سردر باشکوه و پای نهادن به نخستین پله و با ورود به هشتی دیگر از هیاهوی بیرون خبری نیست. فزونی آرامش در هر قدم بهجلو، بیشتر میشود. وقتی که نقشها و رنگها در کم و زیاد شدن نور روزنهها ریتمی موسیقایی به گوش جان مینوازند، فرد را به تفکر وامیدارد و با دیدن هر نقشی تحسینی در دل میگوید و جسم و جان را برای ورود به فضای اصلی حمام آماده میسازد. این است رسیدن به آرامش و تلطیف روحیه.
مراجعه به حمام از منظر درمان جسمی و روحی و حتی پیشگیری از بعضی امراض از اهداف اصلی بوده است که در این راستا طب سنتی و اعتقادات دینی مطالب خاصی را دارند که مفصلا بدانها خواهیم پرداخت. اینگونه است که طراحان و معماران حمامها باید عالمانی آگاه به علوم طبیعیه، طب و هنر و... در کنار فنون معماری باشند تا برآورنده نیازهای گوناگون مردم شوند. مباحث اجتماعی و جامعهشناسی و... را در جایگاه خود (بخش نتیجهگیری) به بحث خواهیم نشست لکن آنچه در این مقوله محل بررسی است همانا مطالب طب سنتی و حفظالصحه و مسایل رواندرمانی خصوصا تاثیر متقابل آنها بر طراحی و تزیینات حمام است.
برای ورود به بحث بدوا لازم است از طب سنتی و عقاید بزرگان این علم مطالبی چند عرضه شود. علمای قدیم علاوه بر علوم فلسفه، ریاضی و نجوم هر یک به نوعی دستی در طب و مسایل حفظالصحه داشتهاند. غالبا کتابی خاص حمام نگاشتهاند و یا رساله یا مقالهای در باب حمام داشتهاند.
از مهمترین متونی که در گذشته، ساختمان گرمابهها را از منظر طب مورد توجه قرار دادهاند میتوان به موارد ذیل را اشاره کرد:
1- قانون اثرشیخ الرییس ابوعلیسینا
۲- ذخیره خوارزمشاهی اثر جرجانی
3- قابوسنامه اثر عنصرالمعالی
4- رساله دلاکیه اثر کرمانی
5- کاملالصناعه الطبیه اثر مجوسی اهوازی
6- حفظالصحه ناصری اثر گیلانی
۷ - حفظ صحت و سیاست المدن اثر ساوجی
۸ – خالصهالحکمه اثر عقیلی
9- آیین شهرداری اثر ابن اخوه
۱۰ – مفرحالقلوب اثر ارزانی دهلوی
11- ترجمه تقویمالصحه که نویسنده آن ناشناس است ولی توسط ابنبطالن به عربی ترجمه کرده و به نام او مشهور است.
تقریبا تمامی علما اجماعا به چهار عنصر اصلی طبیعت شامل آب، خاک، آتش و هوا (باد) معتقد بودهاند و در طبیعت انسانی به اخلاط صفرا، بلغم، سودا و دم (خون) نظر داشتهاند و هر یک از فضاهای حمام را متناسب با یکی از اخلاط طبیعت انسانی میدانستهاند تا جایی که بوعلیسینا میفرماید اگر حمام به این گونه ساخته نشود بیماریزا خواهد بود.
به گفته بوعلیسینا بنای حمام مانند طبیعت آدمی از چهار عنصر هوا، آتش، خاک و آب و اخلاط بلغم، صفرا، سودا، خون و روح نفسانی و طبیعی و حیوانی ساخته شده؛ یعنی از سنگ و آب و هوا تشکیل شده است.(کتاب الشفا) حال که ساختار طبیعت این چنین است و سلامت زمین و تن مردمان بر آن استوار شده؛ اگر حمام نیز بدینگونه ساخته نشود؛ بیماریزا خواهد بود. توجه ویژه طب سنتی به تاثیر حمام در درمان بیماریها باعث شده بود که از قدیم گرمابههایی ساخته شود که در آن طبیبان از مزاج در حمام استفادههای پزشکی به عمل آورده حمام از دوجهت موضوع طب بوده است: نخست خواص درمانی حمام؛ دوم اصول بهداشتی در ساختن و نگه داشتن حمام. از همینرو حمام، فصل مشترک طب، معماری است.
توجه به نظام سلسله مراتبی در حمام بیانگر این فرضیه است که معماری حمامهای سنتی در راستای دو شاخه طب جسمانی و نفسانی شکل گرفته است که نهتنها بر انطباق با ارکان و امزجه، در راستای تعادل اخلاط و ارواح افراد استوار بوده بلکه نشاندهنده ارتباط معماران و طبیبان و تعامل آنان در ساختار بیعیب و نقص حمام بوده است. علمای طب سنتی اعتقاد داشتند حمام باید چهار خانه داشته باشد (دارای چهار فضای خاص به لحاظ گرما و رطوبت). حمامها بر مبنای طب کهن براساس چهار طبع اصلی ساخته شدهاند که با مزاج فصول چهارگانه سال و خلطهای چهارگانه بدن انسان متناسب است و به ترتیب دارای چهار بیت (خانه) میباشد:
خانه اول سرد و خشک، خانه دوم سرد و تر، خانه سوم گرم و تر، خانه چهارم گرم و خشک.
برابری با فصل |
برابری با خلط |
مزاج فضا |
برابری با ارکان |
نام فضا در معماری |
تعداد خانهها |
پاییز |
سودا |
سرد و خشک |
خاک |
سربینه یا رختکن |
خانه اول
|
زمستان |
بلغم |
سرد و تر |
آب |
چاله حوض |
خانه دوم
|
بهار |
خون |
گرم و تر |
هوا |
خزینه |
خانه سوم
|
تابستان |
صفرا |
گرم و خشک |
آتش |
خلوت گرمخانه |
خانه چهارم |
حمام باید چهارخانه باشد.
خانه اول باید سرد و خشک باشد که در آن آب نباشد.
خانه دوم باید سرد و تر باشد؛ یعنی حرارت آتش به آن نرسد و آب سرد داشته باشد.
خانه سوم گرم و تر باشد که بخارات درون خانه به آنجا برسد و آب هم داشته باشد.
خانه چهارم باید گرم و خشک باشد که حرارت آتش در آنجا قوی باشد و هوایش نهایت گرم باشد که عرق آورد و رطوبتهای بدن بهواسطه عرق کردن کم شود و به آن واسطه گرم و خشک باشد نه آنکه آب نداشته باشد (کریمخان)
ازجمله توصیههای علمای طب سنتی برپایی درمانهایی چون: فضادرمانی، رنگدرمانی، نوردرمانی رایحهدرمانی، حکایتدرمانی و... بوده است و هر یک از این درمانها باید در فضایی مشخص از حمام که از شرایط نور، رنگ، نقش و حتی میزان دما و رطوبت برخوردار باشد، صورت گیرد تا نتیجه مطلوبی حاصل شود.
از آنجا که بررسی هر یک از این درمانها و توصیف فضای مناسب آن سبب اطاله کلام شده و در این مختصر نمیگنجد. لزوما ادامه بحث در شمارگان آینده، خصوصا در مورد نظرات علمای طب سنتی به چرایی نگارهها و حتی رنگهای بکار رفته در گچبری و آهکبریها، نقاشیها و حتی کاشیها در فضاهای مختلف حمامها ارایه خواهد شد.