مشتریان دوستدار محیطزیست در مراکز اسپا روز به روز در حال افزایش هستند، از اینرو استخدام متخصصانی که بتوانند طرحهایی را در راستای پایداری محیطزیست پیاده کرده و در آینده ردپای کربن را در چرخه اسپا کاهش دهند بسیار مهم است.
صاحبین مراکز اسپا میتوانند منابع آب را مدیریت کنند، مواد اولیه محلی را پرورش دهند و از مصالح بازیافت شده استفاده کنند؛ اما درنهایت اینکه مرکز اسپا تا چه حد با محیطزیست سازگار باشد به کارکنان آن بستگی دارد. به همین دلیل است که روند استخدام برای مراکز اسپای پایدار (سبز) از اهمیت ویژه برخوردار است. برای آگاهی بیشتر، در ادامه با شیوههای استخدامی و چگونگی انتخاب کارمندان جدید برای حفظ یک محل کار پایدار در چهار مرکز اسپای شناختهشده در این زمینه، آشنا میشویم.
آگهی استخدام مناسب
مدیران مراکز اسپای سازگار با محیطزیست برای آغاز روند استخدام ابتدا به سراغ یک گروه از متقاضیان هدفمند رفته و تلاش میکنند با آگهی استخدام مناسب آنها را جذب کنند. Scott Kerschbaumer ، مدیر مرکز اسپا و مراقبت از پوست Pittsburgh ، در قسمت توضیحات آگهی استخدام خود، داشتن سبک زندگی سبز را صراحتا از الزامات شغلی قرار نداده است، اما عضویت در کسبوکار خود و برخی مسوولیتهای مرکز اسپا را وابسته به شبکه اسپای پایدار معرفی میکند. او میگوید که با این راه متقاضیان متفاوتی را جذب میکند؛ متقاضیانی آشنا با محیطزیست و پایداری که احتمالا اگر آگهی به گونه دیگری بود درخواست شغلی نمیدادند.
همچنین Ayde Mendibles صاحب مرکز اسپایBody del sol در فرسنوی کالیفرنیا، در قسمت آگهیهای استخدام مربوط به اسپا، مرکز اسپای خود را نخستین مرکز اسپای پزشکی پایدار در کالیفرنیا معرفی میکند. به گفته خانم مندیبلز این کار توجه افرادی را به آگهی شغلی جلب میکند که مناسب این موقعیت هستند و باعث میشود تا متقاضیان در مورد فعالیتهای این مرکز اسپای پایدار سوالات تخصصی بپرسند و این برای مدیری که به دنبال کارمند مناسب میگردد بهترین اتفاق است.
و اما Cynthea Hausman ، صاحب مرکز اسپای Burlington در ورمونت رویکرد ابتداییتری دارد. او ترجیح میدهد تا پیش از پخش آگهیهای استخدام، در میان دوستان و آشنایان خود بهدنبال فرد مورد نظر برای این موقعیت شغلی بگردد. هاوسمن میگوید: «برای گرد هم آوردن و ساختن گروه کارمندانم در مرکز اسپا، زمان بسیاری صرف کردهام، به همین دلیل هنگامی که یکی از موقعیتهای شغلی در دسترس میشوند اول از کارمندانم میپرسم که آیا کسی را میشناسند که برای این موقعیت مناسب باشد؟» هاوسمن درمورد این موقعیت شغلی در شبکههای اجتماعی خود نیز مینویسد. دنبالکنندههای هاوسمن در شبکههای اجتماعی بیشتر جوانانی حرفهای هستند که برند و مرکز اسپای او را میشناسند. او احساس میکند که با کوچک و محدودتر کردن دایره متقاضیان میتواند کارمند مورد نظر خود را به راحتی و با اعتماد بیشتری از میان گزینههای موجود انتخاب کند.
Cici Coffee ، موسس مرکز اسپا و فروشگاه Natural Body Spa & Shop که در آتلانتا شعب مختلفی دارد، ترجیح میدهد تا فرد مورد نظر خود را از موسسات آموزشی مورد اعتماد وابسته به محیطزیست استخدام کند. به همین دلیل به سراغ نزدیکترین مدرسه ماساژ در آتلانتا میرود. آموزش پایداری یکی از واحدهای درسی این آموزشگاه است. کافی میگوید: «میدانم متقاضیان با روشهای پایدارسازی اسپا آشنا هستند چراکه بخشی از واحدهای درسیشان را تشکیل میدهد، پس لازم نیست بعد از استخدام این مبحث را از ابتدا برای آنها باز کنیم.»
او این شیوه را به صاحبان مرکز اسپا که در پی پایدارسازی اسپای خود هستند نیز پیشنهاد میکند. خانم کافی فارغالتحصیلانی را میشناسد که پس از استخدام، شیوههای نوین پایدارسازی را به کارفرمایشان معرفی کرده و آموزش دادهاند.
یک مصاحبه شغلی مناسب
استفاده از شیوههای صحیح استخدام برای جذب متقاضیان مناسب، بسیار مهم است. اما طبق نظرسنجیهای انجام شده از کارشناسان این امر، تصمیم نهایی پس از مصاحبه شغلی گرفته میشود. مندیبلز تلاش میکند تا با سوالات کلی میزان دانش عمومی متقاضی را در حوزه محیطزیست بسنجد. بهطور مثال: «من از متقاضیان میپرسم که آیا معنی «سبز بودن» را میدانند یا خیر.» برخی افراد در پاسخ این سوال به جزییات مهم اشاره میکنند و برخی دیگر نشان میدهند که در این مورد اطلاعات کاملی ندارند؛ البته اگر این افراد مشتاق به دانستن و یادگیری باشند از نظر مندیبلز گزینه مناسبی هستند.
برخی از افراد هنگام مصاحبه برخلاف مندیبلز که رویکردی مستقیم دارد، صبر میکنند تا متقاضیان خودشان به مبحث پایداری اشاره کنند. تئوری این رویکرد آن است که متقاضیان با توجه به آگهی استخدام میدانند که برای یک کسبوکار پایدار درخواست شغلی دادهاند، پس باید آمادگی صحبت درمورد مسایل زیستمحیطی و پایداری را داشته باشند و علاوه بر شیوههای پایداری مرکز اسپا، درمورد پایداری و محیطزیست اطلاعات کلی نیز داشته باشند.
Kerschbaumer میگوید: «با توجه به اینکه کلمه «طبیعی» در نام کسبوکار من وجود دارد، احمقانه به نظر میرسد که دانش زیستمحیطی را هنگام مصاحبه بررسی نکنیم. در حقیقت متقاضیانی که برای موقعیت شغلی مناسب هستند خود پیش از هرچیزی این مسایل را مطرح کرده و در مورد آن سوال میکنند.» کرشبومر معتقد است که متقاضیان حرفهای حتما در مصاحبه ذکر میکنند که سبک زندگی پایداری دارند و هدف آنها با اهداف این کسبوکار همسو است.
در روند مصاحبه شغلی مرز باریکی بین سوالات قانونی و غیرقانونی وجود دارد. بسیار مفید است اگر بدانیم که آیا متقاضی مورد نظر در زندگی شخصی خود بازیافت میکند یا خیر، اما Hausman به دلیل قوانین استخدام از پرسیدن چنین سوالاتی هنگام استخدام پرهیز میکند. او معتقد است که کارفرما اجازه ندارد هنگام استخدام از زندگی شخصی متقاضیان سوال کند. به جای این سوالات هاوسمن برای محک زدن متقاضی از طرح «مزرعه به اسپا» بهعنوان یک تست استفاده میکند. هاوسمن با استفاده از این طرح سعی میکند مواد اولیه مورد نیاز را بهصورت طبیعی پرورش دهد. او مزرعههای خانوادگی همسایگی را در مرکز اسپا گرد هم آورده و با هدف کاهش نیاز به بنزین و حمایت از اقتصاد کشاورزی محلی این طرح را راهاندازی کرده است. وی میگوید: «اگر فرد مورد نظر هنگام این بحث از خود علاقه خاصی نشان ندهد و به سرعت موضوع بحث را تغییر دهد، احتمالا گزینه مناسبی برای این موقعیت شغلی نیست.»
کافی برای تصمیمگیری نهایی بین متقاضیان از حس ششم خود استفاده میکند. «تفاوت بین کسی که پایداری زیستمحیطی برای او مسئله مهمی است و کسی که فقط برای استخدام شدن همه چیز را وانمود میکند، در مصاحبه شغلی مشخص میشود.» او معمولا از ویژگیهای شخصیتی افراد (مثلا اینکه چگونه لباس میپوشند یا صحبت میکنند و یا اطلاعات آنها از باغداری سبز و...) سرنخی برای سنجش میزان هوش سبز آنها پیدا میکند و نیازی نمیبیند تا در مصاحبه به صورت مستقیم اشارهای به این موضوع بکند.
کافی میگوید: «ما به دنبال فردی خاص هستیم. کسی که به انسانها اهمیت میدهد. چراکه حدود ۸۰ درصد اوقات کسانی که به انسانها اهمیت میدهند به محیطزیست نیز اهمیت میدهند.»
بررسیها نشان داده است که متقاضیان لزوما در مصاحبه با سنجش دانش زیستمحیطی خود را نشان نمیدهند. مهمترین اولویت کرشبومر در روند استخدام برگزیدن متقاضیان حرفهای از میان همه متقاضیان است. داشتن کارمندانی «سبز» که سر وقت در محل کار حاضر نمیشوند یا محل کارشان را مرتب نمیکنند ارزشی ندارد. داشتن وجدان و اخلاق کاری برای کارمندان بر سایر ارزشها مانند آشنایی با محیطزیست و پایداری و حتی گاهی اوقات بر تجربه اسپا مقدم است.
آموزش پایداری
مندیبلز معتقد است استخدام فردی که دانش کافی درباره پایداری و محیطزیست دارد یک مزیت است. اما مرکز اسپای Body del Sol یک مرکز اسپای تخصصی پزشکی است و به همین دلیل از مهمترین ملزومات استخدام، داشتن تخصص و تجربه پزشکی است. مندیلبز این را یک محدودیت نمیبیند و به آن به چشم یک چالش نگاه میکند. چالش تبدیل کردن تازه واردها به مدافعان محیطزیست و پایداری. او میگوید: «آشنا کردن کارمندان تازه وارد با دنیای سبز و پایدار کار بسیار جالبی است. کارمندان من به راحتی خود را با عادات سازگار با محیطزیست محل کار وفق میدهند.»
یکی از وجوه مهم کسبوکار پایدار، داشتن اهداف و ایدهآلهای زیستمحیطی و پایدار است و معرفی شیوههای جدید استخدام با رویکرد پایداری آنها را یک گام به این اهداف نزدیکتر میکند. در نهایت کارمندان خوب بدون توجه به دانش پیشین خود درمورد پایداری خود را با شیوههای کارفرما هماهنگ میسازند. در واقع هدف اصلی آموزش پایداری همین هماهنگی است.
طبق گفته کافی حتی کارفرمایانی که درمورد دانش پایداری بسیار سختگیر هستند نیز بهتر است یک برنامه آموزشی منظم داشته باشند زیرا هرقدر که کارمند تازه وارد با بازیافت یا نگهداری انرژی آشنا باشد با جزییات برنامههای پایدارسازی مرکز اسپای شما آشنایی ندارد. کافی میگوید: «بهعنوان مثال، ما از مصالح ساختمانی بازیافت شده و لاستیک اتوبوسهای بازیافت شده برای ساخت و از کاغذ بازیافت شده و جوهر سویا برای چاپ منو استفاده میکنیم.» کافی از کارمندان خود انتظار دارد تا همه این موارد را در مورد مرکز اسپای خود بدانند تا بتوانند برای مشتریان به خوبی درمورد آنها توضیح دهند. علاوه بر این با دانستن این موارد مرکز اسپا میتواند گواهینامه LEED را کسب کند. برای کسب این گواهینامه لازم است تا تمامی کارکنان مربیان محیطزیست باشند.
آموزش پایداری از نظر کرشبومر بیشتر یک روند طبیعی است. به جای آنکه در شروع کار صد شیوه زیستمحیطی مختلف را به کارکنان خود تحمیل کنید بهتر است از تاکتیکی استفاده کنید که تازهکارترین کارمندتان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد و آن دادن یک برنامه سازگار با محیطزیست به کارمندان است. فلسفه این تاکتیک این است که شما کارهایی که بلد هستید را در هر زمان که میتوانید و احساس راحتی میکنید انجام میدهید. هرچه پیش میروید از کارمندان باتجربهتر چیزهایی بیشتری میآموزید و کارهای بیشتری را انجام میدهید.
این تغییرات باعث میشود امید داشته باشیم که صاحبین مراکز اسپا در آینده بهطور فزایندهای کسبوکار خود را به یک کسبوکار پایدار تبدیل کنند. با استخدام افراد مناسب - نه فعالان سرسخت محیطزیست، بلکه افرادی که زمان خود را صرف آموزش و رشد کردن میکنند - متخصصین اسپا میتوانند برای یافتن راهحلهای خلاقانه و وسعت بخشیدن به کسبوکار پایدار و از بین بردن رد پای کربن با یکدیگر همکاری کنند.