چه بودهایم و چه داشتهایم خود محل فخر است لکن آنچه داریم و با بهروزسازی آنها نگهدارشان نیستیم بر شدت بیگانگیمان میافزاید. این بیگانگی شاید از سر ناآگاهی، شاید بر اثر بیمهری و شاید طلب جامجم از بیگانگان باشدکه مجال بحث آن در اینجا نیست و یک اشارت مکفیست.
اینک نگاهی به داشتهها (حمامهای ایرانی) و مقایسه آن با مشابهات دیگران (اسپاها) میپردازیم و در این راستا برخی راهکارها را نیز به بررسی مینشینیم. ابتدا چند نقل قول از بزرگان این رشته در باب چراییها و چگونگیهای اسپاها:
* اسپا محلی است که هر پنج حس هدف قرار گرفته میشود.
* اسپا همان حمام سنتی است.
* اسپای بدون آب وجود ندارد.
* حداقل فضای اسپا بین 120 تا 150 مترمربع باشد.
* طراحی اسپا باید به سمت آرامش طراحی شود و فاکتورهایی مانند رنگ، متراژ، صدا، نور، دکور، پذیرایی، بهداشت و... رعایت شود .
بدون شک تمیزترین مردم دنیا ایرانیان هستند بهطوریکه ساختار بنای حمام متناسب با ساختار نیاز بدن انسان است. بهترین حمامها دارای فضاهای بزرگ، سقف بلند، آب تمیز و شیرین، نور کافی، نقاشیهای رنگین و جذاب برای سرزندگی روح انسان است. پذیرایی در اسپا معمولا در دو بخش، یکی در هنگام ورود مراجعهکننده به اسپا و دیگری پس از استفاده از خدمات، انجام میشود. پذیرایی در بدو ورود برای آغاز ریلکس شدن، با نوشیدنیهای آرامبخش و در حجم کم صورت میگیرد و در مرحله دوم پذیرایی، زمانیکه مراجعهکننده آماده قرار گرفتن در فضای بیرون میباشد، توسط دمنوشهای گرم و یا مقداری میوه یا چاشت شیرین برای جبران کاهش قند پذیرایی میشود زیرا خدمات اسپا سبب کاهش قند و فشارخون میشود. البته در گذشته در فضای حمامها، که همانا اسپاهای امروزی از این فرهنگ برگرفته شده بودند، این موارد کاملا بهصورت اصولی رعایت میشده است و افراد حداکثر استفاده را از مراجعه به حمام میبردند.
آداب اسپا:
هر کشوری در جهان، یا در ریشه آدابی نزدیک به اسپاهای امروزی داشتهاند و یا از کشورهای دیگر متابعت میکنند. هنوز کشورهای جنوبشرقی آسیا در این صنعت شناخته شدهترند زیرا آگاهی داشتن از تکنیکهای برتر در ارایه خدمات و آداب ماساژ صحیح دلیل اصلی آن میباشد که اگر فرهنگ مهماننوازی و مهماندوستی آنها را به مجموعه خدماتشان بیفزاییم به عوامل موفقیت و شهرتشان پی خواهیم برد.
گرچه فرهنگ مهماننوازی و مهماندوستی ایرانیان شهرت جهانی داشته و دارد، لکن عدم انسجام و همگامی این فرهنگ با دیگر داشتههایمان و دردناکتر، عدم معرفی مناسب و به موقع آنها، سبب فراموشی و حتی نابودی برخی آداب و آثارمان شده است. درحالیکه کشور همسایه حمام و آداب حمامش را به طروق مختلف به جهانیان معرفی کرده و میکند و از قبل آن درآمدی سرشار نصیب ملتش مینماید.
بهطور کلی و حتی جزءبهجزء فاکتورهای تعریف شده اسپاهای دنیای امروز را اگر در نظر بگیریم و آنها را با ساختارهای موجود در حمامهای سنتی ایرانی مقایسه کنیم، ملاحظه خواهد شد که تکتک فاکتورها با توجه به اقلیم ایران کاملا علمی و مهندسی شده اعمال گردیده است، چه به لحاظ فرم و ساختار و چه به لحاظ استفاده از مصالح مناسب.
گذشته از ملاحظات فوق که در بخش ساختار فیزیکی و معماری بنا قرار دارند، آداب و شیوههای استفاده از حمام توسط مردم که در بخش ساختار اجتماعی و فرهنگی آن مستقر است، مبحث مهمی را مطرح میسازد، چنانکه هر دو بخش لازم و ملزوم و حتی علت و معلول یکدیگرند بهطوریکه یک عقیده مذهبی یا یک سنت اجتماعی برگرفته از فرهنگ عمومی سبب ایجاد و طراحی یک ساختار فیزیکی در معماری حمام میشود. بهطور نمونه وجود دو سنگ قرمزرنگ و شفاف در بدنه حمام گنجعلیخان کرمان معروف به سنگ زمان یا سنگ طلوع و غروب، برگرفته از یک اعتقاد مذهبی است که همانا وقتشناسی برای اقامه نماز میباشد. از آنجا که حمام رفتنهای قدیم طولانیمدت بوده و گاه یک صبح تا غروب را شامل میشده است (خصوصاً برای خانمها)، دانستن وقت نماز و حتی زمان قضاشدن آن از درجه اهمیت بالایی برخوردار بوده تا جاییکه در طراحی و معماری بنا چنان اثرگذار بوده که معمار را ملزم به محاسبه و تنظیم شرایط و جانمایی سنگهای مزبور نماید.
چنانکه از این مقدمه برمیآید بحث در مورد فاکتورهای اسپا و مقایسه آن با حمامهای سنتی ایرانی هر یک مجال یک مقاله را میطلبد. لذا نگارنده بهدلیل اطاله مقدمه که لازمه آمادگی ذهنی خوانندگان عزیز میبود، در شمارگان آتی هربار به بررسی و مقایسه یک یا چند فاکتور از فاکتورهای مشترک در اسپاها و حمامهای سنتی ایرانی با ذکر نمونه مصور خواهد پرداخت. در اینجا لازم است اشارهای مختصر به تاریخچه سیر تحول حمام در ایران داشته باشیم.
تاریخچه حمام درایران:
برابر مدارک تاريخي سابقه شستوشو در ايران به قبل از زمان زرتشت مربوط است. هخامنشيان از حمامهاي خصوصي استفاده ميکردند که يک نوع آن در تخت جمشيد کشف شده و در کنار آن لوازم شستوشو مانند کاسه سفالين، گلابدان به دست آمده است.در دوره اشکاني نيز نمونههايي از حمام در کاخ آشور به دست آمده است. با ظهور دين مبين اسلام و تأکيد اين دين بر پاکيزگي، تحولي در زندگي مردم به وجود آمد. مورخان تعداد حمامهاي ايران را بسيار نوشتهاند. شاردن، سياح فرانسوي در دربار رضوي در سفرنامه خود تعداد حمامهاي اصفهان را 272 دستگاه ذکر کرده است. پس سابقا در همه جای ایران حمام وجود داشت و اهالی محل اقلا هفتهای یک بار بهمنظور نظافت به حمام میرفتند. با این تفاوت که مردان قبل از طلوع آفتاب و تا ساعت 8 صبح و از آن ساعت تا ظهر حمام در اختیار زنان بوده است.
و نگاهی گذرا به متون دورانهای مختلف تاریخی موید این امر است که حداقل در همه دوره اسلامی حمامهای عمومی فراوانی در شهرهای مسلمین وجود داشته و با توجه به تعداد آنها در هر شهر از حیث اهمیت قابل مقایسه با مساجدند. هر محله یا گذر شهر قدیم، در کنار دیگر بناهای عمومی، حتما حمام یا حمامهایی برای استفاده مردم داشته است و این حمامها را معمولا افراد متمکن و خیر میساختند و وقف عموم میکردند. اما حمام در گذشته فقط محل استحمام نبود بلکه مکانی برای گذران اوقات فراغت، گفتوگو و تبادلنظر، رفع خستگی و حتی عبادت، گرد آمدن دوستان و حل و فصل مسایل زندگی بود.
ورود حمام به خانه:
از اواسط دوران قاجاریه در میان ثروتمندان رسم بر این بود که در منزل حمام میساختند و مهمانی حمام به یکدیگر میدادند که این بیشتر میان شاهزاده خانمها رسم بوده است. نمونه بارز این خانهها خانه تاریخی عامریهای کاشان است ولیکن در اواخر دوران پهلوی حمام وارد خانه ایرانیان شد و میتوان گفت از آن زمان کمکم رسم و رسومات گذشته از یادمان رفت.
معماری حمام:
حمام قدیمی معماری پیچیدهای دارد و گاه دو حمام یا بیشتر با هم ادغام شده که در این صورت معمولا یکی بزرگتر و پرکارتر از دیگری است و اغلب حمام بزرگتر به مردان و حمام کوچکتر به زنان اختصاص داشته است. حمامها باید در جایی در مسیر آب روان ساخته میشدند و نیز خروجی فاضلاب آنها باید در نظر گرفته میشد. در حمامها مسیر دسترسی به بنای اصلی حمام با طراحیهای جالبی صورت میگرفت به این ترتیب که هر فضا به وسیله راهرو و هشتی مانند از فضای دیگر جدا میشد تا دما و رطوبت هر فضا نسبت به فضای مجاور تنظیم گردد و به این ترتیب از ورود ناگهانی هوای سرد جلوگیری میکردند.
فضاهای تشکیلدهنده حمام عبارتند از:
- ورودی
- سربینه
- میان در
- گرمخانه
- هشتی
- خزینه
- خلوت
- تون
- فضای چال حوض
- جلو خان
- آب انبار
- گاورو
- حیاط
- منبع آب