تعریف آروماتراپی یا رایحه درمانی بهطور مختصر استفاده از روغنهای گیاهی قابل تبخیر مانند روغنهای پایه، برای سلامتی جسم و روح است. اگرچه تا قرن بیستم از اصطلاح آروماتراپی استفاده نمیشد، اما تاریخچه استفاده از گیاهان و روغنهای معطر به هزاران سال پیش بازمیگردد. تقطیر و استفاده از روغنهای پایه نیز مربوط به حدود هزار سال قبل است.
احتمالا یکی از نخستین تمدنهایی که آغاز به استفاده درمانی از گیاهان معطر برای رفاه و سلامتی کردند، چینیها بودهاند. یکی از شیوههای آنان سوزاندن عود معطر برای کمک به ایجاد تعادل و هارمونی بود. بعدها مصریان دستگاه تقطیری اختراع کردند که به کمک آن میتوانستند روغن چوب سدر را استخراج کنند. عده کمی نیز بر این باورند که دستگاه تقطیر اولیه توسط ایرانیها و هندیان اختراع شده است.
در سال ۲۰۰۵، پس از نوشتن نسخه اصلی این مقاله در اواخر دهه ۹۰ میلادی، از اکتشاف یک دستگاه تقطیر ساخته شده از خاک رس خبر داده شد که به گفته باستانشناسان حدود ۴۰۰۰ سال قدمت دارد. این دستگاه تقطیر در نزدیکی قبرس پیدا شده است. در این دستگاه کاسههایی وجود داشته که پس از انجام آزمایش روی آنها مشخص شد برای تقطیر رزماری، اسطخودوس و چند گیاه معطر دیگر از آن استفاده میکردند. دستگاه تقطیری با این قدمت در محل دیگری یافت نشده است، به همین دلیل هنوز مشخص نیست که آیا عمل تقطیر گیاهان در آن زمان جایی غیر از منطقه مذکور نیز انجام میشده یا خیر.
مصریان از روغن چوب سدر، میخ صدپر، دارچین، جوزهندی و نوعی صمغ برای مومیایی کردن اجساد استفاده میکردند. هنگامی که در اوایل قرن بیستم معبدی را برای جستجو گشودند، اثراتی از گیاهان معطر به همراه بخشهای دستنخوردهای از بدن انسان در آنها یافت شد. عطر گیاهان نیز گرچه ضعیف، اما کاملا قابل تشخیص بود. چوب سدر مورد استفاده مصریان طی روندی و با کمک دستگاه تقطیر میشد، اما سایر روغنها دستساز معطر شده بودند.
علاوه بر این مصریان از روغنهای دستساز معطر شده و داروهای گیاهی برای مصارف دیگری چون درمان، کاهش اضطراب، آرایش و همچنین بهعنوان عطر نیز استفاده میکردند. به نظر میرسد که مصریان اصلاح عطر یا “Perfume” را از فرم لاتین آن، per fumum به معنی «به دست آمده از طریق دود»، برگرفتهاند. در آن زمان مردان مصری به اندازه زنان از عطر استفاده میکردند. یکی از شیوههای جالب که مردان از آن استفاده میکردند این بود که عطر را بهصورت مخروط جامدی روی سر خود میگذاشتند تا در طول روز به تدریج ذوب شده و رایحه آن تمام بدن آنها را فراگیرد.
یونانیها درباره گیاهان معطر از مصریان بسیار آموختند؛ اما اساطیر یونانی دانش عطرها و اعطای این دانش را به خدایان منسوب میکنند. به علاوه یونانیها بسیاری از مزایای درمانی رایحه گیاهان معطر را نیز کشف کردند. بقراط، حکیم یونانی که پدر پزشکی مدرن شناخته میشود، مزایای پزشکی و عطری این گیاهان را از راه تدخین آزمایش کرده است. در آن زمان یک عطرساز یونانی به نام Megallus عطری با نام Megaleion ساخت. این عطر که شامل مر حجازی و صمغ است و با پایه روغن چرب ساخته شده به دلایل مختلفی مفید است: رایحه آن ، خواص ضدالتهابی آن برای پوست و خاصیت ترمیم زخمها.
امپراطوری روم براساس دانش مصریان و یونانیها پدید آمده است. دیوسکوریدس پزشک و داروساز یونانی که در رم زندگی میکرد کتابی با عنوان De Materia Medica نوشت و در آن به بررسی خواص ۵۰۰ گیاه مختلف پرداخت. گفته شده که دیوسکوریدس درمورد تقطیر نیز مطالعه کرده است. البته در دوره او، تقطیر بر استخراج مایع عطری از گلها تمرکز داشت و نه روغنهای پایه.
اختراع نوعی لوله پیچخورده خنککننده در قرن یازدهم، برای تقطیر روغنهای پایه رویداد بزرگی محسوب میشد. ابنسینا این لوله را اختراع کرد تا به کمک آن بخار حاصل از گیاهان معطر بهطور موثرتری خنک شوند. پیش از این برای ساخت دستگاههای تقطیر از لولههای مستقیم استفاده میشد و بخار فرصت کمتری برای خنک شدن داشت. این دستگاه و مشارکت ابنسینا در این روند موجب ایجاد تمرکز بیشتر بر روغنهای پایه و مزایای آنان شد.
صنعت داروسازی در قرن سیزدهم پدید آمد و باعث تقطیر و ساخت روغنهای پایه در مقیاسی بزرگ شد. در قرن چهاردهم، طاعون سیاه موجب مرگ میلیونها انسان شد. در آن زمان برای مبارزه با این بیماری مرگبار و وحشتناک از داروهای گیاهی استفاده میشد. این احتمال وجود دارد که برخی از سازندگان عطر به دلیل تماس مداوم با آروماتیکها و گیاهان معطر توانستند از بیماری در امان بمانند.
طی قرن پانزدهم میلادی، گیاهان بسیاری برای ساخت روغن پایه تقطیر شدند که از میان آنها میتوان به صمغ کندر، سرو کوهی، رز، مریمگلی و رزماری اشاره کرد. در این زمان کتابهای بسیاری نیز درمورد گیاهان و خواص آنها نوشته شد. پاراسلسوس، پزشک، کیمیاگر، گیاهشناس و متفکر پیشرو آلمانی برای اولین بار اصطلاح «اسانس» را ابداع کرد و با مطالعاتش طبیعت کیمیاگری را به چالش کشید. تمرکز وی نیز بر استفاده دارویی از گیاهان بود.
پس از آن در قرن شانزدهم میلادی افراد میتوانستند روغنها را از عطاریها خریداری کنند. روغنهای پایه جدید بسیاری نیز در این دوره عرضه شد. طی قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی عطرسازی بهعنوان هنر شناخته شد و بهعنوان یک حرفه بهطور واضح در حوزه مخصوص به خود تعریف شد.
در طول قرن نوزدهم نیز صنعت عطرسازی همچنان پیشرو بود. زنان در این دوره از جواهرسازان میخواستند تا برای نگهداری از عطرهای گرانبهایشان، بطریهای مخصوص بسازند. از سوی دیگر قرن نوزدهم به لحاظ علمی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است چراکه در این زمان افراد موفق به جداسازی اجزای اصلی تشکیلدهنده روغنهای پایه شدند.
در قرن بیستم از دانش جداسازی اجزای تشکیلدهنده روغنهای پایه برای تولید مواد شیمیایی ترکیبی و مصنوعی استفاده کردند. در آن زمان داروسازان بر این باور بودند که جداسازی اجزای روغنها و استفاده از آنها به صورت جداگانه یا ترکیب شده در مواد شیمیایی مصنوعی، از لحاظ درمانی و اقتصادی بهصرفه است. این کشفیات در ادامه منجر به پدید آمدن «پزشکی مدرن» و رایحههای مصنوعی شد. البته پزشکی مدرن موجب کاهش استفاده از روغنهای پایه و مزایای درمانی آنها برای مدت کوتاهی شد.
اوایل قرن بیستم توجه شیمیدان فرانسوی، René-Maurice Gattefossé به کاربردهای دارویی و درمانی روغنهای پایه جلب شد. او پیشتر تنها بر روی خواص رایحه این روغنها تمرکز داشت؛ اما با استفاده از روغن پایه اسطوخدوس پس از یک تصادف، شروع به تحقیق و استفاده از خواص درمانی روغنهای پایه کرد.
اصطلاح آروماتراپی نخستین بار در سال ۱۹۲۸ توسط Gattefossé در مقالهای به کار برده شد که در آن استفاده از روغنهای پایه را بدون جداسازی و تبدیل آنها به اجزای سازنده اولیه توضیح میدهد. Gattefossé در سال ۱۹۳۷ کتابی با عنوان Aromathérapie: Les Huiles essentielles hormones végétales نوشت که بعدها به زبان انگلیسی نیز ترجمه شد و Gattefossé's Aromatherapy نام گرفت. این کتاب امروزه نیز بهطور گستردهای چاپ و خوانده میشود.
چندین متخصص آروماتراپی شناخته شده دیگر در قرن بیستم که میتوان به آنها اشاره کرد نیز Jean Valnet، Madam Marguerite Maury و Robert B هستند. Tisserand Jean Valnet بیشتر برای استفاده از روغنهای پایه در درمان سربازان زخمی در جنگ و کتابش با عنوان The Practice of Aromatherapy (به فرانسه Aromathérapie) شناخته میشود. Madam Marguerite Maury، متخصص بیوشیمی اتریشی نیز برای اولین بار به مطالعه، آزمایش و تدریس آروماتراپی در حوزه زیبایی پرداخت. Robert B. Tisserand متخصص آروماتراپی انگلیسی نیز نخستین کسی بود که دانش آروماتراپی و آموزش آن را به ملتهای انگلیسی زبان ارایه کرد. او کتابها و مقالات بسیاری نوشته که میتوان به مهمترین آنها یعنی «هنر آروماتراپی»، تالیف سال ۱۹۷۷، اشاره کرد. هنر آروماتراپی نخستین کتابی است که درباره این دانش به زبان انگلیسی نوشته شده است.
از قرن بیستم تا به حال توزیع و استفاده از روغنهای پایه برای درمان و زیبایی گسترش بسیاری داشته است. استفاده از روغنهای پایه هرگز متوقف نشد اما گسترش و پیشرفت علم موجب کاهش محبوبیت و استفاده از روغنهای پایه برای مصرف روزانه شد. امروزه آگاهی روزافزون نسبت به استفاده از مواد شیمیایی و دسترسی آسان به اطلاعات مربوط به آروماتراپی از طریق کتابهای مختلف و اینترنت، موجب استفاده گسترده از روغنهای پایه برای مصارف زیبایی و درمانی روحی و جسمی شده است.
منابع:
Price, Shirley. Shirley Price's Aromatherapy Workbook. London, UK: Thorsons, 1993
Tisserand, Robert B. The Art of Aromatherapy. Rochester, VT: Healing Arts Press, 1977
Lawless, Julia. The Illustrated Encyclopedia of Essential Oils. Rockport, MA: Element Books, Inc., 1995
Manniche, Lise. Sacred Luxuries: Fragrance, Aromatherapy & Cosmetics in Ancient Egypt. Ithaca, NY: Cornell University Press, 1999
Gattefossé, René-Maurice. Gattefossé's Aromatherapy. Saffron Walden, UK: The C.W. Daniel Company Limited, 1993
The Kevala Centre. Aromatherapy Origins and Background article
Australasian College of Herbal Studies. AT 201 Certificate in Aromatherapy Course Book (version from 1999). Lake Oswego, OR
Ann Harman, Harvest to Hydrosol Fruitland, WA: botANNicals, 2015