زندگی مدرن برای اغلب افراد مالامال از دردسرها و ضربالاجلهایی است که اینک به راه و رسمی ناخوشایند اما متداول بدل شده است. اما اگر همیشه در حالت اضطرار و وضعیت بحرانی به سر برید، این حالت بر ذهن و جسمتان تاثیر میگذارد. امروز استرسهای طولانیمدت را عامل بیماریهای وخیم و افسردگی میشناسند. تخمین میزنند که 75درصد مراجعه به پزشکان عمومی را مبتلایان به بیماریهای مرتبط با استرس تشکیل میدهند.
اگر خودتان را به کرات ازپاافتاده و خسته میبینید، پس واجب است تا تعادل از دست رفته را به جسم و ذهنتان بازگردانید. یوگا این امکان را برایتان فراهم میکند تا به روشی کاملا طبیعی به این هدف دست یابید. البته مصرف دارو میتواند علامت های استرس را ساکت کرده و از جوشش و غلیان هورمونها یا مواد شیمیایی بدن بکاهد، اما واقع امر این است که برای فراهم ساختن یک زندگی عاری استرس کاری از دست داروها ساخته نیست.
استرس چیست
وقتی شما متوجه خطری میشوید جسمتان مواد شیمیایی یا هورمونهایی مثل آدرنالین، کورتیزول و آلدسترون و ناقلهای عصبیای آزاد میکند تا بدن را برای واکنش نشان دادن به خطر تحریک کرده و برانگیزاند. هنگام واکنش به استرس ضربان قلب افزایش می یابد، تولید اسید معده زیاد و عضلات سفت میشوند. فشار خون بالا میرود و نفس به شماره میافتد. به عبارتی استرس یک واکنش فیزیکی عادی به وقایعی است که شما را تهدید میکنند. استرس کمکتان میکند تا با چالشها روبهرو شوید. اما وقتی واکنش به استرس مدام فعال باشد موجب آسیبهای کلان و جبرانناپذیری بر سلامت، خلقوخو، موفقیتها، روابط و تمام کیفیت زندگیتان خواهد شد.
فیزیولوژی استرس
دستگاه عصبی خودکار ما مسوول اعمال غیرارادی بدن است – اعمالی که بهطور خودکار درون بدن اتفاق میافتند. این دستگاه از دو بخش کاملا متضاد تشکیل شده است: شاخه عصبی سمپاتیک و شاخه پاراسمپاتیک. وقتی با موقعیت استرسزایی روبهرو میشویم بدن، آدرنالین ترشح کرده و از طریق شاخه سمپاتیک دستگاه عصبی خودکار موجب ایجاد واکنش «ستیز یا گریز» میشود. در این حالت برای مقابله با وضعیت پیش آمده به هر روش ممکن و ضروری فورا دست به کار میشویم. سپس شاخه پاراسمپاتیک برای به حالت اول برگرداندن شرایط و ایجاد تعادل طبیعی در بدن وارد عمل میشود.
از یک منظر، پاسخ «ستیز یا گریز» واکنشی بسیار موثر برای محافظت از انسان به شمار میرود. اما وقتی مکرر با موقعیتهای استرس زا مواجه میشویم و بیش از حد ماشه این واکنش را میکشیم، تعادل را بهم میزنیم. شاخه عصبی سمپاتیک فزون از حد به کار گرفته شده و فرصتی به پاراسمپاتیک داده نمیشود تا کارکردهایش را به اجرا درآورد. در نتیجه، شرایط به گونهای پیش میرود که جسم نمیتواند تعادل طبیعی را برقرار کند. دستگاه عصبی، هسته وجودی انسان را تشکیل میدهد که شامل مغز، ستون مهرهها، اعصاب و اندامهای حسی است. نکته شایان اهمیت در این جاست که دستگاه عصبی همه دستگاههای دیگر بدن را تحت کنترل دارد و از اینرو این عدم تعادل، تاثیر بسیار مخربی بر عملکردهای دیگر بدن خواهد داشت. در این مرحله است که رفتهرفته علایم فیزیکی استرس در بدن پدیدار میشود. چه کمکی از یوگا ساخته است؟
آمیزهای در منتهای کمال
یوگا، تلفیق و آمیزهای از سه فن اصلی را برای مدیریت استرس پیشکشتان میکند: تمرینهای تنفسی، به کار واداشتن عضلات و مدیتیشن. فواید ناشی از تمرین های یوگا دفاع و حصاری طبیعی در برابر استرس در اختیارتان قرار می دهد و پاسخ آرامش بخش را در طی زندگی روزمره تقویت میکند.
پاسخ آرامشبخش
جسم شما پاسخ آرامشبخش طبیعی خاص خودش را دارد که پادزهر و نوشداروی قدرتمندی در برابر استرس است. این پاسخ با عمیق کردن تنفس، کاستن از هورمونهای استرس و آرام کردن ضربان قلب و فشار خون و وارهیده کردن عضلات، مزاجتان را متعادل میکند. یوگا این پاسخ آرامش بخش را فعال کرده و در همان حال میآموزد که چگونه با به کارگیری فنون و روشهای آرامسازی قادر خواهید بود استرس را مهار کنید.
تنفس و رهایی از استرس
فرد در یوگا «پرانایاما» یا آگاهی از تنفس را آموزش میبیند که روشی بسیار کارآمد و عالی برای در هم شکستن استرس به شمار میآید، بهویژه اگر سخت به هم ریخته یا از پا درآمدهاید. تنفس آگاهانه، آرامتان کرده، تمرکز ذهن را افزایش داده، ریهها را از اکسیژن انباشته کرده و دستگاه عصبی را تنظیم میکند. وقتی شما به جای تنفس سطحی از ناحیه فوقانی سینه، عمیقا بهطور شکمی نفس میکشید طبعا اکسیژن بیشتری را استنشاق میکنید. با افزایش اکسیژن دریافتی، کمتر احساس تنش، ازنفسافتادگی و اضطراب خواهید کرد.
کنترل تنفس بخش مهمی از یوگاست. کنترل تنفس یا همان نیروی اصلی زندگی به معنای آن است که شما در حال کنترل جسم و ذهن خود بوده که سبب آزاد شدن افکار استرسزا و به آرامش رساندن بدن در سطحی عمیق خواهد شد.
تمرین دادن عضلات و تسکین استرس
بهطور تقریبی همه جلسات یوگا با وضعیت وارهش(ریلکسیشن) به اتمام میرسند. اما کلاسهای یوگایی که در طول جلسه بر حرکات آهسته و پیوسته و یکنواخت و کششهای ملایم تاکید میکنند بهترین تسکین استرس را ارایه میدهند. ترکیب و تلفیق به کار گرفتن عضلات در خلال یک وضعیت یوگا و سپس آرمیدن و استراحت دادن کامل به آنها در انتهای یک جلسه یوگا به ایجاد وارهش فوقالعاده عمیقی در بدن منجر شده و نیز تنشهایی که بهطور کاملا عمقی در عضلات ریشه کردهاند را آزاد میکند.
مدیتیشن و تسکین استرس
مدیتیشن روشی است برای تمرکز ذهن و آرامسازی آن. برای شروع میتوانید در وضعیت راحتی بنشینید و فقط روی تنفسهایتان تمرکز کنید. بیحرکت نشستن مانند این وضعیت حتی برای 5 دقیقه فواید آرامکنندهای به همراه داشته و ایجاد آرامش میکند چون خودبهخود شما را از زندگی روزمره و موقعیتهای استرسزای آن جدا میسازد.
حضور دل یا ذهن آگاهی در یوگا به معنی حضور و اقامت کامل در لحظه اکنون است؛ حضوری کامل و فارغ از اندیشه درباره چگونگی آن. پس به جای نگران بودن درباره این که بعد از کلاس یوگا چه خواهید کرد یا فکر و ذکرتان را معطوف دیروز کنید، بر روی آنچه اکنون در حال رخ دادن است متمرکز میشوید. چه احساسی دارید؟ احساس گرما میکنید یا سردتان است؟ راحت هستید یا دچار تنش؟ بدون داوری و انتقاد این کار را انجام دهید. فقط مشاهدهگر چیزی باشید که هست. این شگرد کاملا کارساز و موثر است چون شما را از میان هجوم بیامان یک روز پر هرج و مرج و مغشوش دور کرده، این فرصت را در اختیارتان میگذارد تا روی خودتان و این لحظه متمرکز شوید.
فلسفه یوگا و تسکین استرس
مبنای یوگا پرورش و تقویت آگاهی از وجود خویش است. بر این اساس، از طریق حضور دل و آگاهی از تنفس، یوگا در واقع جسم را تمرین میدهد تا علایم فیزیکی واکنش به استرس را به خوبی دریافت و شناسایی کند. اگر بهطور منظم به تمرین یوگا مبادرت ورزید، تا منتها درجه ممکن با بدنتان همچون سازی کارآمد، هم کوک شده و هنگام واکنش به استرس، ضربان تند قلب، نفس نفس زدنهای سطحی و مقطع یا دلپیچههایتان را کاملا احساس خواهید کرد. قادر خواهید بود حتی وقتی سر کار هستید به نیاز جسم برای آسودگی و وارهش در سطح عضلانی پاسخ مناسب داده، عمیقا نفس بکشید یا برای ذهن آگاهی مدیتیشن کنید.
تمرین روزانه یوگا به شما اجازه خواهد داد حسهای جسمانی را عمیقا تجربه کرده و آرامشان کنید. یوگا تمرکزتان را از یک روز پرمشغله و پرهیاهو دور کرده و به سمت این لحظه پر آسایش که در آن به تجربه حواس جسمی مینشینید معطوف میکند. بودن در لحظه اکنون، حس زنده بودن را در عمق وجودتان شعله ور میکند زیرا تنها در این لحظه است که زندگی جاری است. گذشته به پایان رسیده و آینده هنوز فرا نرسیده است.