دانشگاه متروپولیتن منچستر به اتفاق نهاد خیریه موسوم به خیابان چهل و دوم، که در باره سلامت روانی جوانان مطالعه میکند، بررسیهایی انجام دادهاند که نشان میدهد وقتی جوانان میبینند انتظاراتی را که از آنان میرود برآورده نکردهاند، اغلب خود را منزوی و تنها احساس میکنند.
دختر ۲۰ سالهای که در ارتباط با تنهایی جوانان با او مصاحبه شده بود احساس تحت فشار بودن و انزوای بسیاری از جوانان را چنین شرح داد:
"مرتبا ما را به نشان دادن اشتیاق و بلندپروازی ترغیب میکنند- و بعد وقتی شکست میخوریم چه اتفاقی میافتد؟ احتمال دارد با نومیدی و تنهایی زیادی مواجه شویم.
"ممکن است نتیجه امتحانات به حد کافی خوب نباشد. آرزوهایی که برای خودتان ساختهاید مثلا یک فوتبالیست یا یک پزشک شوید واقعیت پیدا نکنند."
نقش اصلی برای انجام این پروژه به عهده جوانان بود و به این منظور مصاحبه کنندگان جوان ۱۴ تا ۲۵ ساله با ۱۴۰ نوجوان که سابقه زندگیشان کاملا متفاوت بود مصاحبه کرده و دریافتند که یک رشته مسائل، سطح تنهایی جوانان را افزایش داده، به خصوص:
- ترس از شکست و نومید کردن دیگران
- فشار رسانههای اجتماعی
- تغییرات مهم در زندگی مانند از هم پاشیدن خانواده یا دور شدن از محل زندگی
- فقر
در این گزارش- تنهایی ما را به هم متصل میکند- آمده است که "در دنیایی که به نظر میرسد لازمهاش نشان دادن خوشبختی و موفقیت است، صِرف تنهایی، غالبا موجب احساس شرم و بدنامی میشود."
"هنوز خیلی احساس تنهایی میکنم"
زن ۲۰ سالهای که با او مصاحبه شده بود گفت: "ارتباطات قدیمی از میان رفته. به چه کسی روی میآورید؟ نه به خانوادهتان، چون نمیخواهید حس نومیدی آنان را بیشتر کنید.
" در اینترنت خوشبختی اجباری است. باید با نوشیدنی در دست، خوشحال به نظر برسید. نمیتوانید بگویید: واقعا سخت است و من دلم برایتان تنگ شده."
"و بعضی وقتها، حتی الان که همه کارهایی را که قرار بود انجام دادهام، در مدرسه موفق شده و خانوادهام را خوشحال کرده و به دانشگاه رفتهام، هنوز خیلی احساس بدبختی و تنهایی میکنم.... این که حالا چه؟"
چیزی که در جریان تحقیق خیلی تکرار شده بود، ابراز احساس تنهایی به دلیل ترس از نومید کردن کسانی بود که چشم امیدشان به یک جوان دوخته شده بود. این جوانان نگران بودند که در صورت عدم موفقیت در تحصیل یا داشتن شغل مناسب، موجب مایوس شدن دیگران شوند.
یک مرد ۲۱ ساله گفت: "اگر از من بپرسید که چه چیزی بیشتر از همه بیانگر احساس تنهایی من است، میگویم وقتی که تمام مدت تعطیل آخر هفته تنها بودهام و در پایان روز تعطیل، نصف یک پیتزا در یخچال است چون من سفارش یک پیتزا را دادهام و نمی توانم خودم تمامش را بخورم.
"من برای رفتن به دانشگاه اینجا آمده بودم ولی موفق نشدم. من خانهام را ترک کرده ام و نمیخواهم به شهر خودم برگردم، ولی اینجا غریبهام و تماس با دوستان مدرسهام را از دست دادهام."
"من شغل ثابتی ندارم. و به صورت آزاد اینجا و آنجا کار میکنم. در حال حاضر در یک مرکز تلفن کار میکنم، جایی که مجبورم بی ادبیهای زیادی را تحمل کنم."
"همه چیز سخت تر از آنچه بود که انتظارش را داشتم، پول زیادی هم عایدم نمیشود. بعضی وقتها احساس شکست میکنم و نمیخواهم پدر و مادرم بفهمند."
یک مرد ۲۳ ساله هم در مصاحبه گفته بود: "من همیشه فکر میکردم در سی سالگی اتومبیل، خانه و همه چیز خواهم داشت. ولی الان در حالی که سنم بیشتر میشود، هنوز نمی دانم به آنچه میخواستم خواهم رسید یا نه.
"هنوز نمیدانم چکار میکنم. شغل ثابتی ندارم. تلاش میکنم راه خودم را پیدا کنم....از این که وقتم را عاقلانه صرف نمیکنم و پیش نمیروم اضطراب پیدا میکنم. چرا من سازنده و مفید نیستم؟ چرا به جایی نمیرسم؟"
از نتیجه بررسیها چنین بر میآمد که رسانههای اجتماعی "شخص را تحت فشار قرار میدهند تا برای دسترسی به یک زندگی جالب و حسادت برانگیز، با دیگران به شیوه خاصی ارتباط برقرار کند."
یک زن ۲۱ ساله که با او صحبت شده بود گفت: "رسانههای اجتماعی باعث فشار اجتماعی میشوند... مردم عکسهایی را که به دروغ نشانه خوشبختی آنهاست، با این رسانهها به دیگران نشان میدهند. با اینهمه ناخشنودی باطنی و تظاهر به خوشبختی، اینترنت یکی از منزویترین جاها است. "پس تمام ارتباطات شما بر پایه دروغ برقرار شده."
در گزارش به این موضوع اشاره شده که به نوجوانان در مدرسه در باره لازمه قوی بودن، سخت کوشی، بلندپروازی و استقامت و این که لازم است شخص روی پای خودش و به خودش متکی باشد، پیامهایی داده میشود ولی درست بودن این پیامها جای سئوال دارد. در طی مدت بررسیها کاملا روشن بود که چطور رسانههای قدرتمند از طریق نوشتهها و مقالههایی میخواهند نشان می دهند که موفقیت و شکست شخص در دستیابی به ثروت و خوشبختی، به تلاشهای خود او مربوط است نه عوامل پیچیدهتری مانند طبقه اجتماعی و جنسیت."
دکتر جیمز دوگان، استاد دانشگاه متروپولیتن منچستر، و کارشناس مسائل مرتبط با کودکی، جوانی و تحصیلات، میگوید در گذشته بحث در باره تنهایی، بیشتر بر افرادی متمرکز بود که سن بیشتری داشتند. "ولی حالا بحث در باره تنهایی جوانان شروع شده و ما میخواهیم به آن مفهومی داده و نظر جوانان را محور این بحثها قرار دهیم."